بارالها ! ... از هر لذّتی جز یاد تو، از هر آسایشی جز همدمی تو، از هر شادمانی ای جز نزدیکی به تو، و از هر کاری جز فرمانبری ات، از توآمرزش می خواهم . [امام سجّاد علیه السلام ـ در مناجات ذاکرین ـ]
همکلاسی ها

غضنفر می ره یه طوطی می خره، روز بعد می ره مغازه به مغازه دار می گه: این طوطیه حرف نمی زنه!
مغازه داره می گه: توی قفسش آینه هست؟ چون طوطیها عاشق آینه هستن، خودشونو توش می بینن شروع می کنن به حرف زدن.
غضنفر یه آینه می خره و می ره.
روز بعد غضنفر میاد توی مغازه میگه: هنوز طوطیه حرف نمی زنه.
مغازه داره میگه: توی قفسش تاب داره؟ چون طوطیها عاشق تاب هستند.
غضنفر یک تاب می خره و می ره.
روز بعد غضنفر میاد توی مغازه ناراحت و غم زده می گه: طوطیه مرد.
صاحب مغازه می گه: یعنی اون حتی یک کلمه هم حرف نزد؟
غضنفر می گه: چرا، درست قبل از مردنش با صدای ضعیفی گفت: توی اون مغازه غذای طوطی نمی فروختند!؟

 

                                             



دانشجوی کامپیوتر ::: جمعه 87/7/26::: ساعت 4:15 عصر


>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 4

بازدید دیروز: 1 کل بازدید :41180

>> درباره خودم <<

>>آرشیو شده ها<<

>>لوگوی وبلاگ من<<
همکلاسی ها

>>اشتراک در خبرنامه<<
 

>>طراح قالب<<